معنی خاورشناس آلمانى

لغت نامه دهخدا

خاورشناس

خاورشناس. [وَ ش ِ] (نف مرکب) مستشرق، عارف بمعارف ملل شرق، دانا بفرهنگ شرق.

مترادف و متضاد زبان فارسی

خاورشناس

اسم شرق‌شناس، مستشرق،
(متضاد) غرب‌شناس، مستغرب

فرهنگ عمید

خاورشناس

کسی که آشنا و دانا به اوضاع و احوال ملل مشرق‌زمین است، شرق‌شناس، مستشرق،

فرهنگ فارسی هوشیار

خاورشناس

(صفت) مستشرق شرق شناس.

واژه پیشنهادی

خاورشناس آلمانی

بارتولومه

امیل هرتسفلد

معادل ابجد

خاورشناس آلمانى

1340

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری